خلاصه داستان:
غلام در جنوب ایران غواص است. او به ستاره علاقه دارد. یک روز ستاره که بدهی سنگینی بالا آورده و ظلی حکم جلب او را گرفته است، از غلام کمک می خواهد. غلام تصمیم می گیرد به ستاره کمک کند. غلام برای حل مشکل ستاره از مرتضی کمک می گیرد.
خلاصه داستان :
میخواهم زنده بمانم یک ملودرام عاشقانه است که در دهه ۶۰ روایت میشود، قصه ای در دل اتفاقات پرشمار. هما حقی و نامزدش به همراه خانواده حقی آماده می شوند تا برای شب تولد همایون حقی، پدر خانواده او را غافل گیر کنند. اما با رسیدن پدر، همه ی خانواده غافل گیر می شوند…