خلاصه داستان:
آدمهای کوچیک، رد پاشون هم کوچیکه، برای همین راحتتر پاک میشه…
خلاصه داستان: زخمی، عمیقتر از انزوا… پای «حیثیت» در میان است!
خلاصه داستان :
داستان زنی در دوره ناآرام اشغال ایران به دست متفقین را روایت میکند، زیروبمهای خانوادهای که اوایل شهریور ۱۳۲۰، قصهشان آغاز میشود و با چالشهایی بزرگ، ادامه پیدا میکند.
پنج جوان به واسطه مهارت هایشان وارد چالش کرگدن می شوند و این سرآغاز رفاقت بین آنهاست، غافل از اینکه چالش کرگدن از طرف یک مافیای بزرگ و پر قدرت طراحی شده است و ماجراهای غیر قابل پیش بینی را رقم می زنند.
خلاصه داستان:
آرمین دانشجوی تیزهوش و درونگرای رشته امنیت شبکه است که بیشتر وقت خود را در سایت کتابخوانی تازه تاسیس اش صرف می کند. پدر او به بیماری ام اس مبتلاست و در آستانه جدایی از مادرش قرار دارد. در این میان سایت کتابخوانی آرمین باعث آشنایی او با ژاله و ورودش به ماجراهایی عجیب و تازه می شود…