خلاصه داستان: زخمی، عمیقتر از انزوا… پای «حیثیت» در میان است!
خلاصه داستان:
تو از حال دل من دیگه با خبری بی من میخوای غمتو به کجا ببری بسته شده چمدون سفر…
خلاصه داستان:
خلافکار خردهپای بدشانسی به نام ناصر که در شرطبندی همیشه بازنده ست، او میخواهد دست به آخرین و بزرگترین قمار زندگیاش بزند، تا قبل از آن باید خودش را از دست دشمنانی که به خونش تشنهاند پنهان کند…