خلاصه داستان:
در سال ۱۳۱۰ شاه وقتی متوجه جنبش های نوظهور مربوط به حقوق زنان در کشور می شود، ماموریت ویژه ای به وزارت فرهنگ و هنر می دهد و تصمیم به تشکیل کانون بانوان گرفته تا با تشکلهای مشابه رقابت و سپس آن ها را حذف کند.
خلاصه داستان:
دو رفیق خفتگیر به نامهای جمال و منوچهر است که عشق لاتی و سطح یک شدن در خفتگیری را دارند اما از بی عرضهگی و بدشانسی گیر پلیس میافتند و به زندان میروند. جمال در زندان به همه میگوید که در سطح یک فقط پورشهسوار خفت کردهاند و به همین خاطر به جمال پورشه معروف میشود و…